سرعتش زیاد میشود!
سرمایهگذاری روی خواستهای زودگذر، مانند دویدن روی تردمیلی است که به خودی خود، سرعتش زیاد میشود. باید به همان سرعت، متناسب با نیاز کاربران، تغییرات لازم، به طور مداوم در محصول صورت گیرد.
- ۰ نظر
- ۲۱ آبان ۹۶ ، ۱۹:۱۱
سرمایهگذاری روی خواستهای زودگذر، مانند دویدن روی تردمیلی است که به خودی خود، سرعتش زیاد میشود. باید به همان سرعت، متناسب با نیاز کاربران، تغییرات لازم، به طور مداوم در محصول صورت گیرد.
ماتریس اِعمال نفوذ، ابزار تصمیمگیری سادهای است که برای کارآفرینان، کارمندان و سرمایهگذاران طراحی شده است. برای استفاده از "ماتریس اعمال نفوذ"، باید سازندگان محصول به دو سؤال پاسخ دهند: سؤال اول: آیا تمایل دارم از این محصول استفاده کنم؟ و سؤال دوم: آیا محصول به کاربران کمک میکند که زندگی بهتری داشته باشند؟
پاسخ به سؤالات زیر، میتواند به شما برای ارائه محصول بهتر کمک نماید:
1- خواسته واقعی کاربران چیست؟ (محصول و خدمات، چه مشکلی را از کاربر برطرف میکند. "محرک درونی")
2- چهچیزی کاربران را به محصولات و خدمات شما متمایل میکند؟ ("محرک خارجی")
3- از چهطریقی، پیشبینی دریافت پاداش برای کاربران ساده میشود و چگونه محصولات و یا خدمات، این فعالیت را سادهتر میکند. (اقدام)
4- آیا پاداشها باعث رضایت کاربران میشود. (پاداش متغیر)
5- چه فعالیتی باید انجام شود تا کاربران روی محصولات و یا خدمات شما سرمایهگذاری کنند؟ آیا فعالیت کاربران، پایهگذار محرک بعدی است و آیا ارزش ذخیره شده، باعث بهبود استفاده از محصول میشود. (سرمایهگذاری)
برای کسانی که از توئیتر استفاده میکنند، هرچه تعداد افراد لیست "فالوورها" افزایش یابد، خدمات توئیتر برای آنها ارزشمندتر میشود. سرمایهگذاری روی تعداد افراد لیست کاربران، باعث افزایش ارزش محصول میشود. این کار با ارائه کردن محتوای جالبتوجه هرکدام از کاربران صورت میگیرد. همچنین این عمل، اطلاعات بسیار زیادی را در مورد کاربران در اختیار توئیتر قرار میدهد که باعث ایجاد بهبودی در کل خدمات میگردد.
"لینکداین" به این نتیجه رسید که هرچه کاربران، اطلاعات بیشتری را در سایت سرمایهگذاری کنند، بیشتر درگیر آن میشوند و احساس مسئولیت بیشتری میکنند.
با گذشت زمان، مجموعه خاطرات و تجربیات، به عناصری ارزشمند تبدیل میشوند و رشد سرمایهگذاریهای شخصی کاربران را بر روی سامانه، افزایش میدهند و باعث میشوند کنار گذاشتن آنها بسیار مشکل شود.
در سال 2013 شرکت اپل اعلام کرد لیست آهنگهای کاربران در آیتیونز را بر اساس سلایق کاربران بررسی کرده و سرویس رادیویی آیتیونز را راهاندازی کرده است. این نمونهای است از این که چگونه فناوری، خود را با نیاز و خواسته کاربران منطبق میکند و با سرمایهگذاری کاربران، خود را بهبود میبخشد.
عمل پیگیری در خدمات توئیتر، نوعی سرمایهگذاری است که احتمال مراجعه دوباره کاربر را در آینده افزایش میدهد.
رابرت کیوساکی:
میتوانید به جای این که پولتان را به آدمهای حرفهای بدهید تا آنها سود کمی به شما برگردانند، خودتان مسئولیت سرمایهگذاری پولتان را برعهده بگیرید و با مشورت افراد متخصص، وارد بازار کار شوید.
پنج قانون طلایی:
1- طلا با خوشحالی و به مقدار روزافزون، به مردی روی میآورد که دستکم، یک دهم از درآمد خود را پسانداز کند تا برای آینده خود و خانوادهاش اندوختهای داشته باشد.
2- طلا با سختکوشی و اشتیاق، برای اربابِ عاقلی کار میکند که آنها را در راهی سودآور بهکار اندازد و آنگاه رو به ازدیاد میگذارد.
3- طلا با حمایت صاحبمحتاطی زیاد میشود که آن را با مشورت متخصصانِ مالی باتجربه، سرمایهگذاری کند.
4- طلا از دستان کسی میلغزد که آن را در معاملات و منظورهایی به جریان اندازد که در آن، زمینه آشنایی کافی ندارد و یا مورد تأیید افراد ماهر و باتجربه نیست.
5- طلا از کسی فرار میکند که به دنبال درآمدهای غیرممکن باشد و یا از روی طمعکاری، به دنبال افراد شیّاد و حقهباز رود و یا به تجارت خام و هوسهای واهی خود، اعتماد و آن را در راههای غیرمعمول سرمایهگذاری کند.
فقط در کاری سرمایهگذاری کنید که اصل سرمایهتان محفوظ بماند و در صورت نیاز بتوانید آن را خارج کنید، در ضمن، سود عادلانهای هم ببرید. با افراد دانا مشورت کنید.
پیش از آن که در هر نوع سرمایهگذاری وارد شوید، به خطرات احتمالی آن بیندیشید.
اولین اصل سرمایهگذاری صحیح، این است که اصل سرمایه باید محفوظ بماند، آیا عاقلانه است که ما به طمع درآمد بیشتر، اصل سرمایه خود را به خطر اندازیم؟
کسی که برای سرمایهگذاری، به فرد بیتجربهای مراجعه کند، باید اندوخته خود را از کف بدهد تا بفهمد که آن اندرز، فاقد ارزش بوده است.
سرمایه گذاری در آموزش و پرورش
آیا هزینههایی که برای آموزش و پرورش می شود نوعی سرمایهگذاری برای آینده است؟
اگر آمریکا برای آموزش و پرورش خود هزینه میکند، روی چه چیزی دارد هزینه می کند؟ روی اخلاق و معرفت یا حرفه و تخصص؟
چیزی که ما میبینیم این است که پیشرفت جامعه آمریکا یا اروپا، بیشتر فنی است و برنامه مفید آموزش و پرورش آنها، پرورش تکنولوژی است تا پرورش انسان مفید. هرروز صدها تجاوز، تیرندازی در مدارس، فرزندان بیهویت، خشونت و... که نشان دهنده هدف آنها برای رسیدن به لذت و رفاه از نوع صرفاً مادی است.
این که بیاییم آموزش و پرورش خودمان را با جوامع غربی مقایسه کنیم، باید ببینیم هدف ما از آموزش و پرورش چیست. اگر هدف ما، پرورش انسانی مفید برای خودش و جامعه است، پس الگوی آموزش و پرورش غربی نمیتواند چراغ راه ما باشد. پیشرفت تکنولوژی درصورتی خوب است که به کمالات انسانی آسیبی وارد نکند و الّا هزار تا موشک داشته باش ولی آدم نباش. یک شرّ متحرک میشوی که همه چیز و هرکسی را بدبخت میکنی. نظم و پرکاری خوب است اما برای چه؟ برای رسیدن به خدا یا تکنولوژی. خدا میگوید اگر فلان کار به آخرت تو ضربه میزند آن را رها کن. آیا آموزش و پرورش غربی کاری که به انسان ضربه میزند که را رها میکند؟
خوب بودن برای انسان غربی طوری تعریف میشود که با توجه به خواست دولت رفتار کند. دولتی که همجنس بازی را قانون کرده است. اما خوب بودن در ایران بر مبنای احکام الهی تعریف شده است.
از اینها که بگذریم آیا هزینههایی که برای آموزش و پرورش ایران صرف میشود، سرمایه گذاری برای آینده است؟ اینجا دو موضوع پیش میآید. اول هدف و دوم روش اجرا. در این که هدفهای ما خوب است و در جهت فطرت و کمال انسانی است شکی نیست، اما آیا روش رسیدن به هدف را خوب اجرا میکنیم؟ مسلماً نه. نتیجهاش در جامعه مشهود است.
معمولاً ویژگی اصلی که باعث میشود فرد به کمال برسد، داشتن خانواده خوب است وگرنه آموزش و پرورش نقش بسیار جزئی را داراست. خانواده خوب هم به معنای خشکمقدس نیست.
پس ما باید کسانی را برای اجرای هدفهایمان انتخاب کنیم که خودساخته در اعتقاد و متخصص در امور باشند. ما در جامعه، متخصص کم نداریم ولی متخصصِ متعهد کم داریم.
برای اصلاح، نباید سراغ خانواده رفت، چون پدرها و مادرها دیگر گوش شنوا ندارند. باید سراغ دانشآموزان رفت و از الان به فکر تربیت پدر و مادر خوب بود. با انتخاب معلمان متخصص و متعهد و محتوای مفید کتب درسی و الگوهای مناسب، میتوان پدرها و مادرهای خوبی برای آینده تربیت کرد.
هر هزینهای سرمایهگذاری نیست...