
محیط سازمان دقیقاً
کجاست؟ بیرون ساختمانهایش؟ مشتریهایش؟ بخشنامهها و آییننامههای ابلاغی؟ ارتباطهای
سیاسی با مسئولین دولتی؟ شرایط اقتصادی ـ سیاسی؟...
یک سازمان برای برنامهریزی
به چه چیزی باید توجه کند؟
بیایید نسبت به محیط
بیرونی سازمان یک نگاه کلی داشته باشیم:
محیط فرهنگی؛ محیط
اجتماعی؛ محیط سیاسی ـ نظامی؛ محیط اقتصادی؛ محیط علمی ـ فناوری. (تمام حالاتی را که
در این حوزه وجود دارد تصور کنید. گذشته، حال و آینده را در نظر بگیرید. واقعیتها،
آرزوها و آرمانهای مردم را نیز بسنجید)
بسیار گسترده است و فکر
کردن راجع به آن به این راحتی نیست.
سازمان چگونه میتواند
خود را در این شرایط تثبیت کند؟ محصول یا خدماتش چه ویژگیهایی باید داشته باشد؟
با توجه به موارد بالا،
به یک تعریف خاص از محیط سازمان میرسیم:
محیط سازمان جایی است که
سازمان باید برای بقاء در آن تلاش کند. محیط دائماً در حال نابود کردن سازمان است و همیشه هم از او طلبکار. سازمانی که بتواند با خلاقیت و ابتکار در محصولات و خدماتش، از ضربههای نابودگرانه
محیط، جان سالم به در ببرد، زمان بیشتری در این "گردونه مرگ" دوام میآورد.
سازمانی که بتواند ادامه حیات برای افراد را در جامعه آسانتر کند، بیشتر دوام میآورد.
سازمانی که بتواند محیط بیشتری را درگیر خود کند، بیشتر دوام میآورد.